فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 342

1. در روی چه خورشید تو دیدن نگذارند

2. گرد سر شمع تو پریدن نگذارند

3. از بدر جبین تو هلالی ننمایند

4. گل گل شکفد زان رخ و چیدن نگذارند

5. صد بار نظر افکنم آن سوی و مکرر

6. از شرم و حیای تو رسیدن نگذارند

7. لعل تو مگر خمر بهشتست که کس را

8. زان باده درین نشاه چشیدن نگذارند

9. با آب حیات است که جز خضر خط تو

10. کس را بحوالیش چریدن نگذارند

11. تا تیغ زدی جان طلبی قاعدهٔ کیست

12. بسمل شدگانرا بطپیدن نگذارند

13. در دام تو افتاد دل فیض و مر او را

14. زین سلسله تا حشر رهیدن نگذارند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من بر سرآنم که به زلف تو زنم دست
* تا سنبل زلف تو چه سرداشته باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* مشو زنهار ایمن از خمار باده عشرت
* که دارد خنده گل گریه تلخ گلاب از پی
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشق از بار لباس عاریت آسوده است
* بید مجنون را کلاه و جامه از موی خودست
شعر کامل
صائب تبریزی