فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 467

1. یکدیگر را عیب می‌جویند خلقان در لباس

2. ور نباشد عیب بشمارند خلقان در لباس

3. هر کسی عیبی که دارد میکند پنهان ز خلق

4. عیب جانرا در سکوت و عیب ابدان در لباس

5. عیب‌جویان از سکوت کس برون آرند عیب

6. وز لباسش هم برون آرند پنهان در لباس

7. تا بیکدیگر نشستند این گروه عیب جو

8. آن ازین بی‌پرده جوید عیب و این زان در لباس

9. فاسقان بی‌پرده میگویند عیب یکدگر

10. صالحان گویند عیب اهل ایمان در لباس

11. یوسفان از دست گرگان گر درون چه روند

12. پوستین یوسفان درند گرگان در لباس

13. آنکه را عاجز شوند از جستن عیب صریح

14. صد فسون آرند تا بندند بهتان در لباس

15. از هنر آنکس که عاری باشد او را چاره نیست

16. غیر آنکو عیب بندد بر نکویان در لباس

17. خیل دانایان که خوی حق در ایشان جای کرد

18. عیب معیوبان کنند از خلق پنهان در لباس

19. صدهزاران آفرین بر جان بینائی که او

20. خلق را بینند همه از عیب عریان در لباس

21. عیب فیض را کرد پنهان از خلق ستارالعیوب

22. از حسد لیکن برو بندند بهتان در لباس

23. خواستم تا من نگویم عیب اخوان چاره نیست

24. بر زبانم رفت عیب عیبجویان در لباس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا چراست خالی گفتم ز بیم رهزن
* گفتا که کیست رهزن گفتم که این ملامت
شعر کامل
مولوی
* زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
* در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
شعر کامل
حافظ
* بید مجنون در تمام عمر سر بالا نکرد
* حاصل بی حاصلی نبود به جز شرمندگی
شعر کامل
صائب تبریزی