فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 666

1. دل میکنمت فدا و جان هم

2. از تست اگر چه این و آن هم

3. دل را بر تو چه قدر باشد

4. یا جان کسی و یا جهان هم

5. بر روی زمین ندیده چشمی

6. ماهی چو زتو بر آسمان هم

7. در ملک و ملک نظیر تو نیست

8. در هشت بهشت جاودان هم

9. جائی که نهی تو پای آنجا

10. ما سر بنهیم و قدسیان هم

11. مهمان شوی ار شبی مارا تو

12. دل پیش کشم ترا و جان هم

13. تا بر سر خوان بجز تو نبود

14. مهمان باشی و میزبان هم

15. گم گشتهٔ وادی غمت را

16. بی‌نام بمان و بی‌نشان هم

17. فیض از تو و جان و دل هم از تو

18. این باد فنای تو و آن هم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
* کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
* که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
شعر کامل
سعدی
* عاشقانت سوی تو تحفه اگر جان آرند
* به سر تو که همی زیره به کرمان آرند
شعر کامل
سنایی