فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 682

1. بس جور کشیدیم در این ره که بریدیم

2. المنة لله که بمقصود رسیدیم

3. طی شد الم فرقت و برخواست غم از دل

4. با دوست نشستیم و می وصل چشیدیم

5. از علم یقین آمد و از کوش بآغوش

6. دیدیم عنان آنچه بگفتار شنیدیم

7. تا صاف شود عیش ز آلایش عصیان

8. با دوست یکی گشته سر مرگ بریدیم

9. بس عقده مشکل که در این راه گشودیم

10. بس گم شدگانرا که بفریاد رسیدیم

11. با پای برفتند گروهی ره جنت

12. ما با پر عرفان بره قدس پریدیم

13. بر وحدت حق فاش و نهان داده شهادت

14. تا ساغری از باده توحید چشیدیم

15. عرفان ولی را ز ره وحی گرفتیم

16. فرمان نبی را بدل و جان گرویدیم

17. با پای دوم راه سفر رفت محبش

18. ما سر به تبرهای تبرّاش بریدیم

19. قومی سپر خویش نمودند سوم را

20. ما تیغ براءت بسر هر شه کشیدیم

21. چون فیض رسیدیم بسر چشمه حیوان

22. از مرگ رهیدیم و ز آفات جهیدیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
* جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* بر گل خودروی رویت کبروی حسن از اوست
* سبزهٔ سیراب را بنگر چو نیلوفر در آب
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا
* من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی