فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 747

1. خدایا مرا از من آزاد کن

2. ضمیرم بعشق خود آباد کن

3. سرم را بیاد خودت زنده کن

4. روان مرا منبع یاد کن

5. بروی خودت باز کن دیده‌ام

6. دلم را بنظاره‌ات شاد کن

7. خرابم کن از مستی و بیخودی

8. وجودم بویرانی آباد کن

9. بفردوس اعلام راهی نما

10. بعلم لدنیم ارشاد کن

11. درونم باسرار معمور دار

12. برونم بطاعات آباد کن

13. ز شیطان و نفسم پناهی بده

14. ز جور اعادیم آزاد کن

15. بس اندوه و غم بر سر هم نشست

16. گشادی بده سینه را شاد کن

17. بود فیض دربند خود تا بکی

18. خدایا دلی از من آزاد کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری
* جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
* چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست
شعر کامل
حافظ
* پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
* که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
شعر کامل
سعدی