فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 766

1. ای که هم دردی و هم درمان من

2. وی که هم جانی و هم جانان من

3. دردم از حد رفت درمانی فرست

4. ای دوای درد بی درمان من

5. تا بکی سوزد دلم در آتشت

6. رحمی آخر بر دل من جان من

7. آتش عشقت سراپایم گرفت

8. سوخت خشک و ترزخان و مان من

9. روز اول دین و دل دادم ز دست

10. تا چو آرد بر سر پایان من

11. راز خود هر چند پنهان داشتم

12. فاش کرد این دیدهٔ گریان من

13. یادگار از فیض در عالم بماند

14. قصه عشق من و جانان من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تفاوتی نکند قدر پادشایی را
* که التفات کند کمترین گدایی را
شعر کامل
سعدی
* زخم خونینم اگر به نشود به باشد
* خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
شعر کامل
سعدی
* به تنگم از وجود خود، شرابی آرزو دارم
* که زور او شکافد شیشه را چون نار ای ساقی
شعر کامل
صائب تبریزی