فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 88

1. زمستان خراباتیم پند است

2. که هر کو عشق بازد هوشمند است

3. خوشا آندل که در زلفی اسیر است

4. بزنجیر جنون عشق بندست

5. فرو ناریم سر جز بر در دوست

6. فقیران را سرهمت بلند است

7. همه عالم طلبکارند او را

8. اگر مومن و گر زنار بندست

9. مرا زاسباب عیش اینجهانی

10. دل پردرد عشق او پسند است

11. نخواهم از کمند او رهائی

12. که جانرا رشته عمر این کمند است

13. مدامم چشم بر لطف نهانی است

14. زعیش جاودان اینهم پسند است

15. همین دانم که تاریکست روزم

16. نمیدانم شمار عمر چند است

17. مزن از عشق دم بی عشق ای فیض

18. چو معنی نیست دعوی ناپسندست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو از قبیله خوبان سست پیمانی
* من از جماعت عشاق سخت پیوندم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
* پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
شعر کامل
سعدی
* مستان خدا گر چه هزارند یکی اند
* مستان هوا جمله دوگانه‌ست و سه گانه‌ست
شعر کامل
مولوی