فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 957

1. خوش آندم کز درم ای جان در آئی

2. در این غمخانهٔ هجران در آئی

3. شب تاریک هجرانرا کنی روز

4. چه خورشیدای مه تابان در آئی

5. ببالین غریبی دردمندی

6. دمی ای مایهٔ درمان در آئی

7. سر افتاده‌ای برداری از خاک

8. کنی لطف از در احسان در آئی

9. بپایت جان بر افشانم ز شادی

10. گرم در کلبهٔ احزان در آئی

11. کباب دل کشم پیش تو ای جان

12. گرم در سینهٔ بریان در آئی

13. بچشمم در نیاید هر دو عالم

14. گرم در دیدهٔ گریان در آئی

15. ندانستم که دشوار است این کار

16. گمان کردم بمن آسان در آئی

17. اگر جان در ره جانان کنی فیض

18. ببزم وصل جاویدان در آئی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بود از موی سفید امید بیداری مرا
* بالش پرگشت آن هم بهر خواب غفلتم
شعر کامل
صائب تبریزی
* به من هر چون خضر دادند عمر جاودان، اما
* گره شد رشته عمرم ز بس برخویش پیچیدم
شعر کامل
صائب تبریزی
* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی