فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 127

1. سر بیمار گر آن چشم دل آزار نداشت

2. بر سر هر گذری این همه بیمار نداشت

3. نازم آن طره که با این همه بار دل خلق

4. سرگرانی ز گران باری این بار نداشت

5. کارم از هیچ طرف تنگ نمی‌شد در عشق

6. اگر آن تنگ دهان با دل من کار نداشت

7. بر کسی خواجه ما از سر رحمت نگذشت

8. که نشد بندهٔ او از دل و اقرار نداشت

9. روز روشن کسی آن سنبل شب رنگ ندید

10. که پریشان دلش آهنگ شب تار نداشت

11. طالب وصلی اگر با غم هجران خوش باش

12. گل نمی‌گشت عزیز این همه گر خار نداشت

13. شاهدی کشت به یک جلوهٔ قامت ما را

14. که قیامت شد و از کار خود انکار نداشت

15. همه گویند که از جان چه تمتع بردی

16. چه تمتع ز متاعی است که بازار نداشت

17. نقد جان در عوض بوسه بتان نگرفتند

18. گوهری داشت فروغی که خریدار نداشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق من بر گل رخسار تو امروزی نیست
* دیر سالست که من بلبل این بستانم
شعر کامل
سعدی
* نقد هر دو عالم را باختم به یک دیدن
* طرز بازیم بنگر، شیوهٔ قمارم بین
شعر کامل
فروغی بسطامی
* لاف تقرب مزن به حضرت جانان
* زان که خموشند بندگان مقرب
شعر کامل
فروغی بسطامی