فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 129

1. دلم به کوی تو هر شام تا سحر می‌گشت

2. سحر چو می‌شد از آن کو به ناله بر می‌گشت

3. پس از مجاهده چون همدم تو می‌گشتم

4. دل از مشاهده مدهوش و بی خبر می‌گشت

5. به آرزوی تو یک قوم کو به کو می‌رفت

6. به جستجوی تو یک شهر در به در می‌گشت

7. به طرهٔ تو کسی می‌کشید دست مراد

8. که هم چو گوی ز چوگان او به سر می‌گشت

9. شب فراق تو در خون خویش می‌خفتم

10. ز بس که هر سر مویم چو نیشتر می‌گشت

11. غم تو هر چه فزونش به نیشتر می‌زد

12. ارادت دل صد پاره بیشتر می‌گشت

13. دهان نوش تو را چون خیال می‌بستم

14. لعاب در دهنم نشهٔ شکر می‌گشت

15. شبی که از غم روی تو گریه می‌کردم

16. تمام روی زمین ز آب دیده تر می‌گشت

17. فغان که شد سر کویی گذر فروغی را

18. که هر طرف پدری از پی پسر می‌گشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند
* کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری