فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 189

1. ای خوشا رندی که رو در ساحت می‌خانه کرد

2. چارهٔ دور فلک از گردش پیمانه کرد

3. سال ها کردم به صافی خدمت میخانه را

4. تا می صاف محبت در وجودم خانه کرد

5. دانهٔ تسبیح ما را حالتی هرگز نداد

6. بعد از این در پای خم، انگور باید دانه کرد

7. نازم آن چشم سیه کز یک نگاه آشنا

8. مردم آگاه را از خویشتن بیگانه کرد

9. چشمهٔ خورشید رویش چشم را بی تاب ساخت

10. حلقهٔ زنجیر مویش عقل را دیوانه کرد

11. من که در افسون گری افسانه‌ام در روزگار

12. نرگس افسون گر ساقی مرا افسانه کرد

13. دامن آن گنج شادی را نیاوردم به دست

14. سیل غم بیهوده یکسر خانه‌ای ویرانه کرد

15. سر حق را بر سر دار فنا کرد آشکار

16. در طلب منصور الحق همت مردانه کرد

17. آن چه با جان فروغی کرد حسن روی دوست

18. کی فروغی شمع با آتش به جان پروانه کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هم ز وصف لبت زبان خجلست
* هم ز زلف تو مشک و بان خجلست
شعر کامل
اوحدی
* به بندگی قدش سرو معترف گشتی
* گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی
شعر کامل
حافظ
* در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
* رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
شعر کامل
حافظ