فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 265

1. دل به حسرت ز سر کوی کسی می‌آید

2. مرغی از سدره به کنج قفسی می‌آید

3. شکری چند بخواه از لب شیرین دهنان

4. تا بدانی که چه‌ها بر مگسی می‌آید

5. در ره عشق پی ناله دل باید رفت

6. زان که رهرو به صدای جرسی می‌آید

7. می‌روم گریه‌کنان از سر کویی کانجا

8. عاشقی می‌رود و بوالهوسی می‌آید

9. کردیم مست به نوعی که ندانم امشب

10. شحنه‌ای می‌گذرد یا عسسی می‌آید

11. نفسی با تو به از زندگی جاوید است

12. وین میسر نشود تا نفسی می‌آید

13. تو ستم پیشه برآنی که ستانی همه عمر

14. من در اندیشه که فریادرسی می‌آید

15. در گذرگاه تو ای چشم و چراغ همه شهر

16. دل شهری ز پی ملتمسی می‌آید

17. گر نه در راه تو گم کرد فروغی دل را

18. پس چرا بر سر این راه بسی می‌آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او
* در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را
* جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی
شعر کامل
حافظ