فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 317

1. آن که به دیوانگی در غمش افسانه‌ام

2. آه که غافل گذشت از دل دیوانه‌ام

3. در سرشکم نشد لایق بازار دوست

4. قابل قیمت نگشت گوهر یک دانه‌ام

5. گاه ز شاخ گلش هم نفس عندلیب

6. گاه ز شمع رخش هم دم پروانه‌ام

7. سرو فرازنده‌ای خاسته از مجلسم

8. ماه فروزنده‌ای تافته در خانه‌ام

9. با سگ او هم نشین وز همه مستوحشم

10. با غم او آشنا از همه بیگانه‌ام

11. سفرهٔ می‌خانه شد خرقهٔ پشمینه‌ام

12. بر سر پیمانه ریخت سبحهٔ صد دانه‌ام

13. باده پپاپی رسید از کف ساقی مرا

14. توبه دمادم شکست بر سر پیمانه‌ام

15. آتش رخسار او سوخت نه تنها مرا

16. خانهٔ شهری بسوخت جلوهٔ جانانه‌ام

17. مستی من تازه نیست از لب میگون او

18. شحنه مکرر شنید نعرهٔ مستانه‌ام

19. تا نشود آن هما سایه‌فکن بر سرم

20. پا نگذارد ز ننگ جغد به ویرانه‌ام

21. جلوهٔ فروغی نکرد در نظرم آفتاب

22. تا مه رخسار دوست تافت به کاشانه‌ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همت طلب از باطن پیران سحرخیز
* زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
* که من او را ز محبان شما می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
* که زنده ابدست آدمی که کشته اوست
شعر کامل
سعدی