فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 458

1. یک جام با تو خوردن یک عمر می‌پرستی

2. یک روز با تو بودن، یک روزگار مستی

3. در بندگی عشقت از دست رفت کارم

4. ای خواجهٔ زبر دست رحمی به زیر دستی

5. بر باد می‌توان داد خاک وجود ما را

6. تا کار ما به کویت بالا رود ز پستی

7. با مدعی ز مینا می در قدح نکردی

8. تا خون من نخوردی تا جان من نخستی

9. گفتی دهم شرابت از شیشهٔ محبت

10. پیمانه‌ام ندادی، پیمان من شکستی

11. صید ضعیف عشقم، با پنجهٔ توانا

12. بیمار چشم یارم، در عین تندرستی

13. با صد هزار نیرو، دیدی فروغی آخر

14. از دست او نرستی وز بند او نجستی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم
* با پادشه بگوی که روزی مقدر است
شعر کامل
حافظ
* خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن
* بند قبای غنچه گل می‌گشاد باد
شعر کامل
حافظ
* خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
* خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
شعر کامل
مولوی