لینک اشتراک گذاری
کپی شد
قاآنی_دیوانقصیده ها
قصیدهٔ شمارهٔ 61 - در ستایش امیر دیوان میرزا نبی خان فرماید : آن کیست که باز آمد و در بزم نظر کرد
قصیدهٔ شمارهٔ 62 - در ستایش نواب شاهزادهٔ رضوان جایگاه فریدون میرزا حکمران فارس طاب الله ثراه فرماید : ماهم ز در درآمد و بر من سلام کرد
قصیدهٔ شمارهٔ 63 - در مدح شجاع‌السلطنه حسنعلی میرزا گوید : باد نوروزی شمیم عطر جان می‌آورد
قصیدهٔ شمارهٔ 64 - در ستایش پادشاه رضوان جایگاه مروج ملت نبی حجازی محمدشاه غازی طاب ثراه‌ گوید : ساقی بده رطل گران زان می که دهقان پرورد
قصیدهٔ شمارهٔ 65 - در ستایش نایب السلطنهٔالعلیه ولیعهد عباس شاه مبرور فرخ نیای پادشاه منصور و تفنن به مدح قایم‌مقام فرماید : چون خواست کردگار که گیتی نظام گیرد
قصیدهٔ شمارهٔ 66 - د‌ر ستایش شاهزاده‌ ی کیوان سریر اردشیر میرزا ‌دام‌ اقباله فرماید : صبح آفتاب چون ز فلک سر زد
قصیدهٔ شمارهٔ 67 - در ستایش مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب : بجز لب تو کزو گفت شکرین خیزد
قصیدهٔ شمارهٔ 68 - در مدح شاهزاده شجاع السلطنه حسنعلی میرزا : ای صفاهان مژده کاینک شاه دوران می رسد
قصیدهٔ شمارهٔ 69 - د‌ر مدح شجاع ا‌لسلطنه حسنعلی میرزا طاب ‌ثراه گوید : مگر شرمنده از تیغ شه و ابروی جانان شد
قصیدهٔ شمارهٔ 70 - د‌ر ستایش امیرزاد‌ه شیرد‌ل ارغون میرزا ابن شجاع ا‌لسلطنه گوید : به ‌گوش از هاتف غیبم سحرگه این ندا آمد
قصیدهٔ شمارهٔ 71 - د‌ر ستایش شاهزاده ‌کیوان سریر اردشیر میرزا و تشبیب به مدح شاهنشاه اسلام ‌پناه : سحر بشیر ملکزاده اردشیر آمد
قصیدهٔ شمارهٔ 72 - ‌در مدح ابوالسلاطین عباس شاه غازی نیای بیضا رای شاهنشاه ‌اسلام پناه خلدلله ملکه فرماید : هست ‌از دو کعبه ‌امروز دین‌ خدای خرسند
قصیدهٔ شمارهٔ 73 - د‌ر ستایش کهف الادا‌نی‌والاقاصی‌جناب‌حاج‌میرزا آقاسی رحمه ا‌لله فرماید : ازین‌سان کابر نیسانی دمادم گوهر افشاند
قصیدهٔ شمارهٔ 74 - ‌در ستایش شهنشاه ماضی محمد شاه غازی فرماید : سرین دلبر من سیم ناب را ماند
قصیدهٔ شمارهٔ 75 - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده شجاع السطنه حسنعلی میرزا طاب‌الله ثراه فرماید : غم و شادیست‌که با یکدگر آمیخته‌اند
قصیدهٔ شمارهٔ 76 - در مدح امیرالامراء نظام الدوله حسین خان در ایام حکومت فارس : دلی که هر چه کند بر مراد یار کند
قصیدهٔ شمارهٔ 77 - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده قهرمان میرزا حکمران آذربایجان طاب‌ثراه فرماید : هر کرا ایزد اختیار کند
قصیدهٔ شمارهٔ 78 - در ستایش شاهزاده مبرور شجاع السلطنه حسنعلی میرزا گوید : قضا چو مسند اقبال در جهان افکند
قصیدهٔ شمارهٔ 79 - در مدح امیر بی شبیه و عدیل سلیل جلیل خلیل منیع جود و سخا آقاخان متخلص به عطامه ظله فرماید : .آدمی باید به‌گیتی عمر جاویدان‌ کند
قصیدهٔ شمارهٔ 80 - در شکایت از ممدوح پیش و مدح یکی از احباء خویش که مکنی به ابوالفضل است فرماید : ن‌هرچون‌نیرگ‌سازد چرخ‌چون‌دستان‌کند
قصیدهٔ شمارهٔ 81 - در ستایش شاهزاده آزاده نواب فیروز میرزا فرماید : آنچه با برگ درختان ابر نوروزی‌کند
قصیدهٔ شمارهٔ 82 - د‌ر ستایش پا‌دشاه ماضی محمد شاه غازی طاب ا‌لله ثراه ‌گوید : هر دل اسیر زلف تو بیدادگر بود
قصیدهٔ شمارهٔ 83 - در ستایش نواب فریدون میرزا فرماید : هرکرا دل سپیدکار بود
قصیدهٔ شمارهٔ 84 - در ستایش شاهزاده مبرور فریدون میرزا فرماید : هرجاکه پارسی بت من جلوه‌گر شود
قصیدهٔ شمارهٔ 85 - د‌ر ستایش پادشاه جمجاه ناصرا‌لدین شاه غازی طال‌الله بقاه و تال اللّه مناه د‌ر زمان و‌لیعهدی فرماید : تمام‌ گشت مه روزه و هلال دمید
قصیدهٔ شمارهٔ 86 - د‌ر مدح حسین‌خان صاحب‌اختیار فرماید : بهار آمدکه ازگلبن همی بانگ هزار آید
قصیدهٔ شمارهٔ 87 - د‌ر جشن میلاد حضرت ظل‌ اللهی ناصرالدین شاه غازی خلدالله ملکه ‌گوید : دوش برگردون بسی تابان شهاب آمد پدید
قصیدهٔ شمارهٔ 88 - ‌در مدح یکی از علمای علّام و فضلای ذوی‌العزّ والاحترام گوید : مقتدای انس و جان آمد پدید
قصیدهٔ شمارهٔ 89 - در ستایش‌ کهف ا‌لا‌دانی و الاقاصی وزیر بی‌نظیر جناب حاجی آقاسی : از شب نرفته دوش پاسی دو بیشتر
قصیدهٔ شمارهٔ 90 - و له ایضاً مدحه : اقبال و بخت و نصرت و فیروزی و ظفر

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* بخور هرچ برزی و بد را مکوش
* به مرد خردمند بسپار گوش
شعر کامل
فردوسی
* یا نباید خم ابروی تو شمشیر کشد
* یا به یاران همه سر خط امان باید داد
شعر کامل
فروغی بسطامی