قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 106

1. لذت شادی نداند جان چو با غم خو گرفت

2. دشمن عیدست هر دل کو به ماتم خو گرفت

3. دایم از جام بلا زهر هلاهل می‌کشد

4. کی لب عاشق به آب خضر و زمزم خو گرفت؟

5. زاهد از عشق نکورویان مکن منع دلم

6. هست مشکل، کندن از هم دل، چو با هم خو گرفت

7. دل ز سنبل نشکفد، تکلیف گلزارش مکن

8. هرکه را چون من دلش با زلف پرخم خو گرفت

9. دامنت خواهد شدن قدسی پر از خون جگر

10. گریه از هم نگسلد چشمی که با غم خو گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گه میان چشم نیلوفر زبانه بر زند
* گاه دودش گرد او چون برگ نیلوفر شود
شعر کامل
فرخی سیستانی
* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی
* غالباً تلخی جان کندن من خواست طبیب
* که به جز صبر نفرمود مداوای دگر
شعر کامل
هلالی جغتایی