شمارهٔ 172
1. نه هرکه مرد ازو در جهان اثر ماند
2. ز صد چراغ یکی زنده تا سحر ماند
3. ز بس که خون شهیدان ز خاک میجوشد
4. نشان پای در آن کو به چشم تر ماند
5. بَدم به گل که چو دلهای بیغمان شاد است
6. خوشم به می که به خونابه جگر ماند
7. ز ضعف تن شدهام آنچنان که افغانم
8. درون سینه به مرغ شکسته پر ماند
9. کسی که جانب گلشن رود به گلچیدن
10. چو گل به ناله مرغان باغ، درماند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده