شمارهٔ 207
1. ای خوشدلی برو که غمینم سرشتهاند
2. درمان گداز و درد گزینم سرشتهاند
3. از آب و خاک کعبه و بتخانه نیستم
4. نه دوستم، نه خصم، چنینم سرشتهاند
5. نگذاشت شغل عشق به کار دگر مرا
6. گویا که از برای همینم سرشتهاند
7. عاشق کجا و تیرهدلی این گمان مبر
8. سر تا قدم ز نور یقینم سرشتهاند
9. قدسی برای سجده گلبن در این چمن
10. چون برگ گل تمام جبینم سرشتهاند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده