شمارهٔ 247
1. دگر بر آتش می، توبه سوختن دارد
2. ز آب، چهره چو گل برفروختن دارد
3. میان بزم ز حد برد بیحجابی را
4. به جان شمع، که پروانه سوختن دارد
5. پی خریدن یک جلوهات، زلیخا را
6. هزار یوسف مصری فروختن دارد
7. مگر ز آهن تیغش تمام شد سوزن؟
8. که زخم سینه تقاضای دوختن دارد
9. به زاریاش مژه بر پای شعله باید سود
10. چو شمع، هرکه تمنای سوختن دارد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده