شمارهٔ 248
1. هیچ دورانی چو عهد بیسرانجامی نبود
2. حیف ازان عمری که در خونابه آشامی نبود
3. در دل گرمم نماند افزون ز یک دوزخ شرر
4. هرگزم در عشق خوبان دل به این خامی نبود
5. غیرتم نگذاشت کو را شهره عالم کنم
6. گر نکردم خویش را رسوا، ز بدنامی نبود
7. هیچ نوشی را ندیدم کز عقب نیشی نداشت
8. آزمودم، هیچ کامی همچو ناکامی نبود
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده