شمارهٔ 367
1. تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم
2. از رشک، جان محرم و بیگانه سوختیم
3. ما را نه قرب شمع میسر، نه وصل گل
4. از اعتبار بلبل و پروانه سوختیم
5. افروختیم در حرم کعبه صد چراغ
6. تا یک چراغ بر در میخانه سوختیم
7. خون جگر ز شیشه کشیدیم و از حسد
8. چون لاله، داغ بر دل پیمانه سوختیم
9. آتش زدیم در جگر عاقلان ز رشک
10. زین داغها که بر دل دیوانه سوختیم
11. خوبان نمیشوند به ما آشنا و ما
12. از اختلاط مردم بیگانه سوختیم
13. امشب که یاد روی تو مهمان دیده بود
14. تا روز، شمع ماه به کاشانه سوختیم
15. کردی به غیر گرمی و شد کار ما ز دست
16. ما هم به آتش دگری خانه سوختیم
17. قدسی ز حرف عشق نبستیم لب دمی
18. عمری دماغ بهر یک افسانه سوختیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده