قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 412

1. شرط بود کفر و دین، هر دو به هم داشتن

2. دل به صمد باختن، رو به صنم داشتن

3. گر نبود عشق هم، فرض بود مرد را

4. فال محبت زدن، نیت غم داشتن

5. ظلم بود سینه را، داشت ز افغان جدا

6. حیف بود دیده را، دور زنم داشتن

7. فال رهایی مزن، زانکه نشان بدی‌ست

8. پای کشیدن ز گل، دست ز غم داشتن

9. کیسه تهی خوشترم، ورنه به اشکم رسد

10. هر مژه بر هم زدن، حاصل یم داشتن

11. رند گدا کی کند، ترک کلاه و عصا؟

12. لازمه خسروی‌ست، چتر و علم داشتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مهرگان از باد بیرون آورد یاقوت را
* لعل را نوروز بر بندد به شاخ ارغوان
شعر کامل
امیر معزی
* موش با جاروب در سوراخ نتوانست رفت
* خواجه با چندین علایق چون به حق واصل شود؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل رنجور من از سینه هر دم می رود سویی
* ز بستر می گریزد طفل بیماری که من دارم
شعر کامل
رهی معیری