قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 421

1. می‌شود هر دم پریشان زلف بر رخسار او

2. کز پریشان خاطری یادش دهد هر تار او

3. از بیابان محبت سرسری مگذر چو باد

4. کز گریبان گل دمد، دامن چو گیرد خار او

5. بر سر کویش مسیحا تن به بیماری دهد

6. تا کند چون ناتوانان تکیه بر دیوار او

7. باغ امید مرا ترسم نماند میوه‌ای

8. ناامیدی چند سازد رخنه در دیوار او؟

9. خشت خشت خانه گل را صبا بر باد داد

10. با وجود آنکه عمری بود خود معمار او

11. در میان خنده، چشم گل ز شبنم شد پر آب

12. صبحدم چون کرد بلبل ناله‌ای در کار او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه پیریم، از جوانان جهان خوشدلتریم
* خنده ها بر صبح دارد موی چون کافور ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
* کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
شعر کامل
سعدی
* تا سرو قباپوش تو را دیده‌ام امروز
* در پیرهن از ذوق نگنجیده‌ام امروز
شعر کامل
شیخ بهایی