قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 422

1. مردم ز تیرگی، نفسی بی‌نقاب شو

2. روزم سیاه شد، مدد آفتاب شو

3. بی فیض شعله، قرب خرابات مشکل است

4. خواهی رسی به مجلس مستان، کباب شو

5. تعمیر این خرابه، شگون نیست بر کسی

6. دیگر نمی‌خورم غم دل، گو خراب شو

7. لب خشک بایدم ز جهان شد، مرا که گفت

8. چون تشنگان فریفته این سراب شو؟

9. قدسی کسی که او مژه‌ای تر نمی‌کند

10. گو چون حباب، چشمش ازین شرم آب شو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* هر دو عالم قیمت خود گفته ای
* نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* گفتم بروی روشن تو روی برنهم
* گفتا که آب گل ببرد رنگ زعفران
شعر کامل
فرخی سیستانی