قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 75

1. از زبان من غرض گو گرنه حرفی تازه بست

2. بار اوراق تغافل را چرا شیرازه بست؟

3. ای که گویی نیست با معشوق کاری عشق را

4. محمل لیلی که غیر از عشق بر جمازه بست؟

5. در تماشای در و دیوار کوی ساقیان

6. دیده چون خورشید نتواند لب از خمیازه بست

7. عالم از آوازه رسوایی ما پر شده‌ست

8. هرکسی گویا بر این آوازه صد آوازه بست

9. ناز خوبان را دگرگون کی کند اشک نیاز

10. بر گلی بلبل کجا از گریه رنگی تازه بست؟

11. از سر کوی تو قدسی خواست بگریزد ز اشک

12. شوقت آمد راه او از لطف بی‌اندازه بست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تویی در گلشن و برزن تویی در خوبی و حشمت
* گُل حَمْرا بتِ رعنا مه انور شهِ کشور
شعر کامل
جامی
* حسن بالای چو سروش ز خرامیدن و خواب
* طعنه بر قامت شمشاد و صنوبر زده بود
شعر کامل
اوحدی
* در چاه ذقن چو حافظ ای جان
* حسن تو دو صد غلام دارد
شعر کامل
حافظ