قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 98

1. آنکه در هر چین زلفش صدمه کنعان گم است

2. چون توانم گفتنش کآنجا مرا هم جان گم است

3. کعبه گویا شد بنا در روزگار بخت ما

4. ورنه چون در تیرگی چون چشمه حیوان گم است؟

5. بس که دایم حسرت تیر تو، راهم می‌زند

6. در میان دیده و دل لذت پیکان گم است

7. همچو قدسی دور از آن آشوب جان، شام فراق

8. گریه‌ای دارم که در هر قطره‌اش طوفان گم است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آمده‌ام بدین جهان تا که ز نی شکر برم
* نامده‌ام که از شکر قصه برم خبر برم
شعر کامل
فیض کاشانی
* نرگس بیمار تو گشته پرستار من
* تا چه کند این طبیب با دل بیمار من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* صورت یوسف نادیده صفت می‌کردیم
* چون بدیدیم زبان سخن از کار برفت
شعر کامل
سعدی