قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 99

1. هنوز چشم امیدم به رهگذاری هست

2. هنوز گونه زرد مرا غباری هست

3. نمی‌زنم مژه بر یکدگر ز حیرانی

4. هنوز چشم مرا درد انتظاری هست

5. حذر نکرد ز آهم سپهر و غافل از این

6. که در میانه این گرد هم سواری هست

7. مرا چو حادثه مخصوص گشت دانستم

8. که روزگار مرا از من اعتباری هست

9. ز دیده خون دلم جوش می‌زند امشب

10. مگر بر آن سر کو چشم اشک‌باری هست؟

11. نصیب ما که درین گلشن آشیان داریم

12. اگرچه خرمن گل نیست، مشت خاری هست

13. ز موج خیز محبت برون مرو قدسی

14. به خس گذار درین بحر اگر کناری هست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند
* مستی ز جامت می‌کنند مستان سلامت می‌کنند
شعر کامل
مولوی
* تا خیال گریه کردم یار رفت
* این غزال از بوی خون رم می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* مستان خدا گر چه هزارند یکی اند
* مستان هوا جمله دوگانه‌ست و سه گانه‌ست
شعر کامل
مولوی