حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 112

1. آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

2. صبر و آرام تواند به من مسکین داد

3. وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت

4. هم تواند کرمش داد من غمگین داد

5. من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم

6. که عنان دل شیدا به لب شیرین داد

7. گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست

8. آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد

9. خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن

10. هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد

11. بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی

12. خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد

13. در کف غصه دوران دل حافظ خون شد

14. از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
* بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
شعر کامل
حافظ
* مریض مصلحت خویش را نمی داند
* به تلخ و شور طبیب زمانه قانع باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* میگساری که لب و چشم تو بیند، داند
* که چرا از نظرم شکر و بادام افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی