غزل شمارهٔ 305
1. به وقت گل شدم از توبه شراب خجل
2. که کس مباد ز کردار ناصواب خجل
3. صلاح ما همه دام ره است و من زین بحث
4. نیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل
5. بود که یار نرنجد ز ما به خلق کریم
6. که از سؤال ملولیم و از جواب خجل
7. ز خون که رفت شب دوش از سراچه چشم
8. شدیم در نظر ره روان خواب خجل
9. رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش
10. که شد ز شیوه آن چشم پرعتاب خجل
11. تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
12. که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل
13. حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت
14. ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده