حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 314

1. دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم

2. لیکن از لطف لبت صورت جان می‌بستم

3. عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست

4. دیرگاه است کز این جام هلالی مستم

5. از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جور

6. در سر کوی تو از پای طلب ننشستم

7. عافیت چشم مدار از من میخانه نشین

8. که دم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم

9. در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است

10. تا نگویی که چو عمرم به سر آمد رستم

11. بعد از اینم چه غم از تیر کج انداز حسود

12. چون به محبوب کمان ابروی خود پیوستم

13. بوسه بر درج عقیق تو حلال است مرا

14. که به افسوس و جفا مهر وفا نشکستم

15. صنمی لشکریم غارت دل کرد و برفت

16. آه اگر عاطفت شاه نگیرد دستم

17. رتبت دانش حافظ به فلک برشده بود

18. کرد غمخواری شمشاد بلندت پستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم
* اول کسی که لاف محبت زند منم
شعر کامل
سعدی
* دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
* که من او را ز محبان شما می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* زمین شد به کردار دریای قیر
* همه موجش از خنجر و گرز و تیر
شعر کامل
فردوسی