حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 32

1. خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست

2. گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست

3. مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند

4. زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست

5. ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود

6. نسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست

7. مرا به بند تو دوران چرخ راضی کرد

8. ولی چه سود که سررشته در رضای تو بست

9. چو نافه بر دل مسکین من گره مفکن

10. که عهد با سر زلف گره گشای تو بست

11. تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال

12. خطا نگر که دل امید در وفای تو بست

13. ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت

14. به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خاطرت از شکوه ما کی پریشان می شود؟
* زلف پر کرده است از حرف پریشان گوش تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا به‌سان چهرهٔ خوبان و روی عاشقان
* سرخ باشد ارغوان و زرد باشد شنبلید
شعر کامل
امیر معزی