حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 340

1. من که از آتش دل چون خم می در جوشم

2. مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم

3. قصد جان است طمع در لب جانان کردن

4. تو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم

5. من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم

6. هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم

7. حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش

8. این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم

9. هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا

10. فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم

11. پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

12. من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم

13. خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست

14. پرده‌ای بر سر صد عیب نهان می‌پوشم

15. من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم

16. چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم

17. گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق

18. شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درحفظ آبرو ز گهر باش سخت تر
* کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز راه نسبت هر روح با روح
* دری از آشنایی هست مفتوح
شعر کامل
وحشی بافقی
* نمی دانم چه خصمی با نوای بلبلان دارد
* که شبنم هر سحر در گوش گل سیماب می ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی