غزل شمارهٔ 350
1. به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
2. بهار توبه شکن میرسد چه چاره کنم
3. سخن درست بگویم نمیتوانم دید
4. که می خورند حریفان و من نظاره کنم
5. چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاه
6. پیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم
7. به دور لاله دماغ مرا علاج کنید
8. گر از میانه بزم طرب کناره کنم
9. ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفت
10. حواله سر دشمن به سنگ خاره کنم
11. گدای میکدهام لیک وقت مستی بین
12. که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم
13. مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی
14. چرا ملامت رند شرابخواره کنم
15. به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی
16. ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم
17. ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ
18. به بانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده