حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 37

1. بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

2. بیار باده که بنیاد عمر بر بادست

3. غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

4. ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

5. چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب

6. سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست

7. که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین

8. نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست

9. تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر

10. ندانمت که در این دامگه چه افتادست

11. نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر

12. که این حدیث ز پیر طریقتم یادست

13. غم جهان مخور و پند من مبر از یاد

14. که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست

15. رضا به داده بده وز جبین گره بگشای

16. که بر من و تو در اختیار نگشادست

17. مجو درستی عهد از جهان سست نهاد

18. که این عجوز عروس هزاردامادست

19. نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل

20. بنال بلبل بی دل که جای فریادست

21. حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ

22. قبول خاطر و لطف سخن خدادادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه پیریم، از جوانان جهان خوشدلتریم
* خنده ها بر صبح دارد موی چون کافور ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* لعلت چو شکوفه عقد پروین دارد
* روی تو چو لاله خال مشکین دارد
شعر کامل
خاقانی
* گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
* جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
شعر کامل
سعدی