حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 61

1. صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست

2. بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست

3. به جان او که به شکرانه جان برافشانم

4. اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست

5. و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار

6. برای دیده بیاور غباری از در دوست

7. من گدا و تمنای وصل او هیهات

8. مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست

9. دل صنوبریم همچو بید لرزان است

10. ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست

11. اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را

12. به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست

13. چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد

14. چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو گفتی نه شب بود پیدا نه روز
* نهان گشت خورشید گیتی‌فروز
شعر کامل
فردوسی
* چشم بدت مباد، که نقل و شراب من
* آماده از دو چشم چو بادام کرده ای
شعر کامل
صائب تبریزی
* فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
* شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد
شعر کامل
حافظ