حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 86

1. ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت

2. کار چراغ خلوتیان باز درگرفت

3. آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت

4. وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت

5. آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت

6. وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت

7. زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب

8. گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت

9. بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود

10. عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت

11. هر سروقد که بر مه و خور حسن می‌فروخت

12. چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت

13. زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست

14. کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت

15. حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت

16. تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
* یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
شعر کامل
مولوی
* ز شرم روی تو در باغ وقت گل چیدن
* گل آب گردد و از دست باغبان بچکد
شعر کامل
اوحدی
* شب تیره از تیغ رخشان کنم
* به آورد گه بر سرافشان کنم
شعر کامل
فردوسی