هاتف اصفهانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. ز غمزه، چشم تو یک تیر در کمان نگذاشت

2. که اول از دل مجروح من نشان نگذاشت

3. ز بی‌وفایی گل بود مرغ دل آگاه

4. از آن به گلبن این گلشن آشیان نگذاشت

5. ز شوق دیدن آن گل، ستم نگر که شدم

6. رضا به رخنهٔ دیوار و باغبان نگذاشت

7. رسید کار به جایی که یار بگذارد

8. ز لطف بر دل من دستی، آسمان نگذاشت

9. ز ناز بر دل پیر و جوان در این محفل

10. کدام داغ که آن نازنین جوان نگذاشت

11. شکایتی ز سگانت نبود هاتف را

12. بر آستان تواش جور پاسبان نگذاشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
* دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
شعر کامل
سعدی
* بس که رفتند شهیدان غمت سوی عدم
* لاله ها غرقه به خون می دمد آن صحرا را
شعر کامل
جامی
* ز تور اندر آمد نخستین ستم
* که شاهی چو ایرج شد از تخت کم
شعر کامل
فردوسی