غزل شمارهٔ 24
1. چه گویمت که دلم از جدائیت چون است
2. دلم جدا ز تو دل نیست قطرهٔ خون است
3. تو کردهای دل من خون و تا ز غصه کنی
4. دوباره خون به دلم پرسیم دلت چون است
5. نه زلف و خال و رخ لیلی، آن دگر چیز است
6. که آفت دل و صبر و قرار مجنون است
7. ز مور کمترم و میکشم به قوت عشق
8. به دوش باری، کز حد پیل افزون است
9. ز من بریدی اگر مهر بیسبب دانم
10. که این نه کار تو این کار ، کار گردون است
11. اگر به قامت موزون کشد دل هاتف
12. نه جرم او که تقاضای طبع موزون است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده