1. از یمن سرفرازی مدح خدایگان

2. كلكم گذشته از علم شاه کاویان

3. والاگهر فرشته سیر عقل دیده ور

4. فرزانۀ زمانه و دانا دل زمان

5. از ابر کف به تشنۀ امّید کام بخش

6. وز لطف حق به دولت جاوید کامران

7. قطبین را به لنگر تمکینش اقتدار

8. سعدین را به دولت مسعودش اقتران

9. املاک را ز فیض ولايش سموّ قدر

10. افلاک را ز خاک جنابش علوّ شان

11. شاهنشه سپهر و به درویش همنشین

12. فرمانروای مهر و به هر ذرّه مهربان

13. از ابر دست همّت او، بحر مستفيض

14. وز رشح جام فطرت او، عقل سرگران

15. رنگین گل همیشه بهار ریاض قدس

16. یکتا دُرِ خزانۀ گنجور بحر و كان

17. دیباچۀ سعادت و مجموعۀ شرف

18. بسم الله صحيفۀ شایان کن فکان

19. شاه چراغ احمد بن موسی آنکه هست

20. در راه گرد موكب او چشم اختران

21. شاها تویی که ابر كفت در بهار و دی

22. بارد به کشتزار جهان فضل و امتنان

23. آگاهی تو از دل هر قطره با خبر

24. دانایی تو از لب هر ذرّه ترجمان

25. حلم تو همچو کوه به گیتی گران رکاب

26. حکم تو چون صباست به عالم سبک عنان

27. بی قدرتر ز سینۀ بی معرفت بود

28. در مخزن جلال تو صندوق آسمان

29. هر سوی مجلس تو بود رشک هشت خلد

30. هر خوان به سفرۀ تو بود گنج هفت خوان

31. آسوده تا ز عهد تو عالم به مهد امن

32. یک شب ز دیده می نرود خواب پاسبان

33. يأجوج فتنه، قصد جهان خراب داشت

34. تابست سدِّ حادثه را چون تو قهرمان

35. روزی که نیلگون شود از موکبت زمین

36. چون، موج سر به سر همه خیل وحشم روان

37. اقبال همره، آیت فتح و ظفر قرین

38. خور در رکاب و توسن افلاک زیر ران

39. درهم کشیده از پی حیرت پرپری

40. بگشاده پرچم علمت بال پرنیان

41. گیرد ز سهم نیزه گذاران کرانه، کوه

42. دزدد ز بیم نوک سنان سینه آسمان

43. جایی که ریزد از خم تیغ تو برق کین

44. روزی که خیزد از صف خصم تو الامان

45. افتد ز بیم، لرزه به گردان پیلتن

46. گردد ز سهم، خون دل خسروان روان

47. از یاد صدمۀ تو گریزد پلنگ لنگ

48. وز یاد حمله تو شود قهرمان، رمان

49. در چنگ سطوت تو چو مور، اردشیر شیر

50. در جنب حشمت تو کم از ماکیان، کیان

51. آن کیست گردنش نبود زیر بار تو؟

52. ای پایۀ جلال تو بر دوش آسمان

53. دست تو گشته است به مردانگی علم

54. در رزم خود درفش و به بزم است درفشان

55. هم رایج از تو شد زر خورشید بر فلک

56. هم فلس ماهی از تو به دریا بود روان

57. تا دیده ریزش کف گوهر نثار تو

58. ریزد سپهر خاک خجالت به فرق كان

59. ای از ازل ز کهنه سوارانت آفتاب

60. وی تا ابد ز پیر غلامانت آسمان

61. خواهم در این زمانه که از بی فتوّتی

62. بسته ست آسمان کمر کین بخردان

63. خود را ز جور چرخ کشم در پناه تو

64. ای پیش آستان تو خم، پشت آسمان

65. در بحر عشق، کشتی شوق مرا بود

66. از پرده های دیدۂ یعقوب بادبان

67. دربند یک اشارت از آن حضرت است و بس

68. پرواز اوج عزّت و آزادی از هوان

69. من کیستم که جبهه بر آن استان نهم؟

70. ای سجده بر به خاک درت فرق فرقدان

71. دل را اگر به مهر تو دادم به من مگیر

72. ای ذرّه در هوای تو خورشید خاوران

73. من پیش خيل شعله پرستان سمندرم

74. آورده ام به خاک درت آتش ارمغان

75. از نشئۀ ولای تو پا بر جهان زدم

76. آری ز عالمی گذرد مست سرگران

77. مگذار در تطاول این کهنه دل سپهر

78. مپسند در شکنجۀ این تیره خاکدان

79. این مشت خاک سوده که اکسیر دانش است

80. مگذار ناکسان بفروشند رایگان

81. بیگانۀ نیاز نیم، ناز شاهد است

82. زادیم از زمانه من و عشق توأمان

83. گر لطف می نمایی اگر کین، به ما خوش است

84. جور تو جان فراتر از انصاف دیگران

85. در راه ناوک تو بود چاک، سینه ام

86. چون چشم عاشقان به ره وصل دلستان

87. با چاکر فقیر خود آن کن که عالمی

88. گویند کو به دولت شاه است آنچنان

89. نزدیک شد ز شرم زبان را کشد به كام

90. كلكم که در قلمرو نطق است مرزبان

91. تا اختر مراد بود در گذر حزین

92. دستی ز دل برآر، به اقبال همعنان

93. بر دشت، سایه تا فکند ابر بهمنی

94. از طرف باغ تا گذرد باد مهرگان

95. سرسبز باد نخل برومند دولتت

96. پامال برق حادثه، کشت مخالفان