حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 127

1. جنون را کارها باقی ست با مشت غبار ما

2. که بازیگاه طفلان می شود خاک مزار ما

3. درین خرّم بهار از لاله و گل، گر تهیدستم

4. بحمد الله، پر است از لخت دل، جیب و کنار ما

5. نشد گر در ره آن مهر تابان، جان برافشاندن

6. ز حسرت ماهتابی گشت رنگ زر نثار ما

7. سرآمد زندگی وز نارساییهای خود، دستی

8. به زلف او نزد بخت پریشان روزگار ما

9. پر از گل چون نباشد در خزان باغ، دامانم؟

10. که خون آغشته مژگان است، ابر نوبهار ما

11. پس از عمری که دادی رخصت نظّاره در خوابم

12. گذشتی سرگران از دیدۀ امّیدوار ما

13. به نام ما حزین، آن روز شد ملک سلیمانی

14. که داغ عشق در کف شد، نگین آب دار ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی
* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی
* به رغم زال سیه شاهباز زرین بال
* در این مقرنس زنگاری آشیان گیرد
شعر کامل
حافظ