غزل شمارۀ 129
1. مستی بوسه می دهد نشئۀ دلپسند ما
2. باده ز جام لب دهد ساقی نوشخند ما
3. شادی وصل می دمد از غم سینه کوب من
4. داروی عشق می خورد خاطر دردمند ما
5. دانۀ خاكيان كجا دام همای ما شود؟
6. زد به سپهر پشت پا سایۀ سربلند ما
7. سوختگان عشق را کام دل است در بغل
8. طرّۀ شعله می کشد رقص کنان سپند ما
9. نیست به هیچکس عیان قدر و بهای ما حزین
10. عشق نداشت هیچگه کار به چون و چند ما
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده