غزل شمارۀ 130
1. عشق بود چاره گر، جان غم آلود را
2. مرهم الماس نه، زخم نمک سود را
3. آفت عالم شدی، ضبط نکردی اگر
4. غیرت من اشک را، آتش من دود را
5. خال لب او نداد، کام دل سوخته
6. با كه نظر تا بود، طالع مسعود را
7. بهر نثار رهش، دیده مشتاق من
8. کرده مرصّع نگار، اشک دل اندود را
9. قدر کلامم فزود، از حسد مدّعی
10. رشک به شاهی رساند، یوسف محسود را
11. آن بت پیمان گسل، رفت و فراموش کرد
12. مجلس ما شمع را، مجمر ما عود را
13. ساقی کوثر سرشت، کاش ندارد دریغ
14. از من آتش جگر، لعل می آلود را
15. وحشی خود گر نبود، همّت کوته کمند
16. دور ندیدی ز دل، کعبۀ مقصود را
17. خصمی ابلیس اگر، گرد کسادی شود
18. قدر نیارد شکست، آدم مسجود را
19. چنگل مژگان ایاز، باز به صیدش نکرد
20. درد نیفشرده بود، تا دل محمود را
21. فطرت عامی کند، فهم کلامم حزین
22. سنجد اگر گوش خر، نغمۀ داوود را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده