غزل شمارۀ 15
1. عشقت آمیخت به دل درد فراوانی را
2. ریخت در پیرهنم، خار بیابانی را
3. نام پروانه مکن یاد که نسبت نبود
4. با من سوخته دل سوخته دامانی را
5. هرچه خواهی بکن، از دوری دیدار مگو
6. وحشت آباد مکن خاطر ویرانی را
7. عشق دردل چه خیال است که پنهان گردد؟
8. پرده پوشی نتوان، آتش سوزانی را
9. هر که آسودۀ خاک است برآید چو سپند
10. آه آگر شرح دهم گرمی جولانی را
11. نازم آشفتگی عشق که خوش می سازد
12. بخت شوریده سرم، طرّه پریشانی را
13. دستم از دامن دلدار جدا ماند حزین
14. چه کنم گر نکنم پاره، گریبانی را؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده