غزل شمارۀ 24
1. پسند بت نکند برهمن سپاس مرا
2. چه سان فرشته کند گوش، التماس مرا؟
3. برون ز کسوت هر کس، چو سوزن آمده ام
4. بَدَل زمانه کند تا به کی لباس مرا؟
5. مزاج عشق، ز یک تار و پود بافته است
6. حریر پیرهن یوسف و پلاس مرا
7. تو بی نیازی و سر تا به پا نیازم من
8. به خود قیاس مکن، شوق بی قیاس مرا
9. کنم چو ترک محبّت چه عزّتم ماند؟
10. کسی نگاه ندارد چو عشق پاس مرا
11. چه غم، چو خشت سر خم اگر گران جانم؟
12. که جوش باده ز جا می برد اساس مرا
13. هنوز حوصلۀ دردم العطش خیز است
14. پر از چکیدۀ دل گر کنند کاس مرا
15. به طرّه ات دل و جان مبتلا نمی بایست
16. کنون چه چاره، پریشانی حواس مرا؟
17. ز ضعف پیرم و در گفتگو دلیر، حزین
18. چه غم ز رعشه بود، کلک بی هراس مرا؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده