غزل شمارۀ 25
1. جان و دل غفلت زده باری شده ما را
2. این خواب گران، سنگ مزاری شده ما را
3. تا قدر جفای توندانی که ندانیم
4. هر زخم، لب شکر گزاری شده ما را
5. ما از دل صد پاره چه فیضی که نبردیم!
6. در کنج قفس، باغ و بهاری شده ما را
7. آسایش ما در غم آن موی میان است
8. کز محنت ایّام کناری شده ما را
9. در دهر حزین، از نی کلکت به نواییم
10. امروز درین غمکده یاری شده ما را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده