غزل شمارۀ 242
1. از کوی تو تا کلبۀ ما فاصله ای نیست
2. محتاج به رنج قدم و راحله ای نیست
3. بشتاب اگر می روی ای لخت دل از جای
4. امروز به از اشک روان قافله ای نیست
5. ماییم که از چرخ ننالیم وگر نه
6. این جام به اندازۀ هر حوصله ای نیست
7. کی سر زند از جیب بیابان محبّت
8. بر تارک خاری که گل آبله ای نیست؟
9. از دودۀ ارباب کرم فیض رسانی
10. جز تاک درین کهنه سرا سلسله ای نیست
11. قدر گهر و سنگ به میزان تمیز است
12. گر خوار شدستم، ز عزیزان گله ای نیست
13. خود گوش کن امروز حزین آنچه سرایی
14. جز فهم سخن سنج، سخن را صله ای نیست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده