غزل شمارۀ 259
1. هر زخم که از ناوک آن تازه نهال است
2. بر پیکر من شوختر از چشم غزال است
3. حالی شده سرمست مرا، بس که تغافل
4. یک بار نپرسید ز حالم که چه حال است
5. هجران، گل حرمان حجاب نظر توست
6. گر دیده گشایی همه جا بزم وصال است
7. در دام خیالت شده ام، شکل خیالی
8. یک ره به خیالت نرسد کاین چه خیال است
9. آیینۀ آن صنع بود ناقص و کامل
10. این قصّه چرا طول دهم، عرض کمال است
11. دردی کش میخانۀ ما شو که نیابی
12. در جام جم این باده که ما را به سفال است
13. پرواز حزین از پی آرام اسیری ست
14. بر معتکف دام و قفس بال وبال است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده