غزل شمارۀ 260
1. آزادی ما از غم کونین کران داشت
2. مستی ز سبکباری ما رطل گران داشت
3. رسوای ازل در غم عشق تو چو صبحم
4. این چاک به صد بخیه نیاریم، نهان داشت
5. در پرده به تیر نگهم خستی و پیداست
6. هر پارۀ این دل، ز خدنگ تو نشان داشت
7. زاهد تو چه دانی؟ ز حریفان مغان پرس
8. فیضی که شب جمعه و روز رمضان داشت
9. زین گوشۀ زندان به چه تدبیر برآییم؟
10. دل شد به دیار خود و ما را به ضمان داشت
11. از جام جم، افسانه مسنجید که ما را
12. هر کاسه که غم داد، شرابی به از آن داشت
13. افسرده حزین، از چه کشی پای به دامن
14. در راه خرابات چه دیدی که زیان داشت؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده