غزل شمارۀ 301
1. عشق سرکش، به فغان، زین دل ناشاد آمد
2. این سپندی ست کزو شعله به فریاد آمد
3. تهمت آلودۀ عیشیم، که گلشن زادیم
4. پر و بالی نگشودیم که صیّاد آمد
5. طفل خاميم و ستمکاری ایّام، به ما
6. ادب آموزتر از سیلی استاد آمد
7. خواستم عقد طرب با می گلگون بندم
8. با دلم الفت دیرینۀ غم یاد آمد
9. غم بود قسمت دلهای فراغت طلبان
10. هر که شد بندۀ عشقت ز غم آزاد آمد
11. درگه پیر مغان خاک مراد است حزین
12. هر که غمگین به در میکده شد شاد آمد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده