حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 307

1. ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد

2. در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد

3. از آه دردناکی سازم خبر دلت را

4. روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد

5. رحم است بر اسیری، کز گرد دام زلفت

6. با صد امیدواری، ناشاد رفته باشد

7. شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی

8. گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد

9. آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله

10. در خون نشسته باشم، چون باد رفته باشد

11. خونش به تیغ حسرت یارب حلال بادا

12. صیدی که از کمندت، آزاد رفته باشد

13. پرشور از حزین است امروز کوه و صحرا

14. مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* ساقی سیم ساق من گر همه درد می‌دهد
* کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* پرتو حسن ازل افتاده بر دیوار و در
* دیو چون یوسف در اینجا محو دیدار خودست
شعر کامل
صائب تبریزی